معماری پارسی



عناصر معماری ایرانی

طبق بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی به عمل آمده، هنر معماری ایران حدود ۱۰ هزار سال قدمت دارد. این هنر همواره در طول تاریخ در ارتباط با مسائل گوناگون دچار تغییر و تکامل شده است، به عنوان مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر هنر معماری ایرانی می‌توان به تغییرات مذهبی و جنگ‌های تاریخی اشاره کرد. شکوه معماری ایرانی به دلیل ویژگی‌هایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوسته و رعایت مسائل فنی و علمی در بنا است که در عناصر معماری ایرانی نمود پیدا کرده‌اند.

در این مقاله تلاش می‌کنیم که به معرفی برخی عناصر معماری ایرانی و دلیل به کارگیری این عناصر بپردازیم.

ساعت سردر

در دوران صفویه ساختمان‌های مهم شهری به ساعت‌های زنگ‌داری مزین بودند که با نواختن زنگ زمان را اعلام می‌کردند. در دوران قاجاریه و پهلوی به کار بردن ساعت سردر در ساختمان ها بیشتر رواج پیدا کرد.

مسجد جامع کرمان، مدرسه و مسجد مشیر السلطنه، مدرسه سپه‌سالار تهران و مسجد شاه‌چراغ از بناهایی هستند که دارای ساعت سردر می باشند.


اُرُسی

اُرُسی یکی از قدیمی ترین عناصر معماری ایرانی می باشد. ارسی پنجره مشبکی است که به جای گردش بر روی پاشنه ، بالا می‌رود و در اشکوب کوشک‌ها، پیشخوان و رواق ساختمان‌های سردسیر بسیار دیده می‌شود. نمونه‌های زیبای آن در خانه‌های قدیمی اصفهان ، کاشان ، یزد و تهران بسیار وجود دارد. در صنایع دستی به قطعه مشبک ساخته شده از چوب که نقش‌های زیبایی روی آن ایجاد شده است، ارسی می‌گویند. شاید همه با شنیدن اسم ارسی به یاد شیشه‌های رنگی خانه‌های قدیمی بیفتند اما حقیقت این است که ارسی می‌تواند شیشه رنگی نداشته باشد. در واقع ارسی می تواند شیشه داشته باشد یا نداشته باشد و شیشه های رنگی صرفا برای زیبایی و به عنوان تزیینات به ارسی اضافه می شود.


کوبه نه و مردانه

در زمان‌های قدیم که از زنگ خبری نبود، درب‌های ورودی خانه‌های قدیمی دارای دو لنگه بود و بر روی هر لنگه یک کوبه قرار داشت. شخصی که قصد ورود به خانه را داشت با به صدا درآوردن کوبه مخصوص خود جنسیت خود را اعلام می‌کرد.

کوبه‌های حلقه‌ای که صدای زیری داشتند مخصوص ن و کوبه‌های چکشی با صدای بم ، مخصوص مردان بودند.


آستانه

در پایین چهارچوب درب‌های ورودی خانه برآمدگی کوچکی وجود دارد که مرز بین فضای بیرونی و درونی را مشخص می‌کند. به هنگام بارش باران همین آستانه، سدی برای ورود آب به خانه بوده است.  آستانه درب در دوره‌های مختلف تاریخی اهمیت و ارزش خاصی داشته است.

سر در ورودی

در معماری ایرانی معمولا ورودی ها به کمک یک هلال جلو آمده مشخص می شدند. سر در ورودی علاوه بر نقش تزئینی حالت دعوت کنندگی به ورودی می دهد و به عنوان محافظی برای جلوگیری از ریزش برف در زمستان و تابش مستقیم آفتاب در تابستان می باشد.

دهلیز

فضای میان درب ورودی و خانه که معمولا به شکل راهرو است را دهلیز می‌گویند. دهلیزها بسته به وسعت خانه‌ها دارای اندازه‌های متفاوتی هستند و معمولا تزئینات چشم نوازی در آن‌ها دیده می‌شود.

هشتی

در لغت نامه دهخدا هشتی به آستانه و ورودی ساختمان گفته می‌شود. هشتی در معماری ایرانی فضایی سرپوشیده است که در میان کوچه و حیاط خانه ساخته می‌شود. در برخی خانه‌ها بلافاصله بعد از درگاه وارد هشتی می‌شویم و در برخی دیگر راهرو یا دهلیزی را برای رسیدن به آن پشت سر می‌گذاریم.

در خانه‌های مجلل تر، هشتی ورودی خدمه، اعضای خانه و مهمان‌ها را از هم جدا می‌کرد. در بعضی خانه‌ها هشتی فضای مشترکی بین چند همسایه بود و از آن برای گفتگو در زمان فراغت استفاده می‌کردند.

در هشتی سکوهایی برای نشستن تعبیه می‌کردند تا افراد از ایستادن در فضای هشتی خسته نشوند. برای صاحبان مشاغل که نمی‌توانستند در خانه از مشتریان خود پذیرایی کنند، هشتی فضای بسیار مناسبی به حساب می‌آمد. هشتی با تزئینات زیادی آراسته می‌شد و معمولا سوراخی در سقف برای تأمین نور در روز داشت. شب‌ها هم فانوس یا چراغ موشی فضای آن را روشن می‌کرد.

گودال باغچه یا باغ چال

در میان حیاط اصلی یا مرکزی باغچه ای پایین تر از سطح حیاط و یک طبقه در داخل زمین می‌ساختند با این کار مصالح موردنیاز ساخت‌وساز از خاک برداشت شده تأمین و دسترسی به آب قنات راحت‌تر می شد. در بناهای قدیمی که در اقلیم‌های خشک و کویری واقع شده اند وجود گودال باغچه کاملا مشهود است. خانه‌های تاریخی در کاشان و نائین همگی گودال باغچه را در خود جای داده‌اند.

ایوان

در بخش بیرونی بنا های ایرانی قسمتی وجود دارد که معمولا در مکانی بلندتر از محوطه اطراف قرار دارد. استفاده از این عنصر به زمان اشکانیان باز می‌گردد و در طول تاریخ شکل‌های مختلفی به خود گرفته و نقش نشیمن‌گاه افراد خانه را داشته است. ایوان‌ ها از سه طرف توسط ساختمان محدود می‌شوند و از طرفی دیگر به سوی حیاط باز هستند.


تالار

تالار محلی برای نمایش اوج هنر معماری در بناهای ایرانی است. بیشترین تزئینات در این فضا استفاده می‌شد تا تفاوت آن با سایر اتاق‌ها مشخص شود. مهمان‌های مخصوص معمولا در این فضا پذیرایی می‌شدند.

بهارخواب

فضای بدون سقفی که در مجاورت حیاط و در طبقات دوم به بعد قرار دارد بهارخواب نامیده می‌شود. در تابستان‌ها از این فضا برای خوابیدن و در زمان‌هایی که دیوارهای اطرافش سایه خوبی را در آن ایجاد می‌کند برای دور همنشینی استفاده می‌شود.

تابستان نشین

تابستان نشین‌ها در ضلع جنوبی خانه‌های قدیمی قرار دارند و در تابستان تابش مستقیم خورشید در آن‌ها دیده نمی‌شود. تالارها و ایوان‌های قسمت جنوب ساختمان بهترین نمونه تابستان نشین هستند. به دلیل نیمه باز بودن فضاهای تابستان نشین معمولا تزئینات زیادی در آن ها مشاهده نمی‌شود.

زمستان نشین

به طور کلی به هر فضایی که در ضلع شمالی ساختمان خانه قرار دارد زمستان نشین می‌گویند. این فضاها در زمستان از آفتابی که با زاویه مایل به درون اتاق‌ها می‌تابد، بهره می‌برند و گرم تر از قسمت‌های دیگر هستند.

بادگیر

به جرأت می‌توان بادگیر را یکی از مهم ترین عناصر معماری ایرانی دانست. بادگیر در معماری قدیم همان نقشی را بر عهده داشته که تهویه‌های امروزی بر عهده دارند. بادگیرها روی بام خانه‌ها، آب‌انبارها و دهانه معادن ساخته می‌شده‌اند.

بادگیرها به شکل برج‌های کوتاه و بلند چهارگوش هستند و در دیوارهای آن‌ها سوراخ‌هایی وجود دارد. تیغه‌ها و جدارهای درون بادگیرها از خشت یا ترکیب خشت و چوب ساخته شده‌اند. سالیان بس دراز، بادگیر یکی از اجزای مهم بناها در نواحی گرم و خشک ایران بوده است. هر بادگیر شامل برج‌های تهویه بر فراز ساختمان است.

آب‌انبار

آب انبار حوض یا استخر سرپوشیده ای است که برای ذخیره آب به کار می‌رود. این فضا در زیرزمین و در مناطق بیابانی و کویری ساخته می‌شده است و آب موجود در آب‌انبارها از طریق آب باران و جویبارهای فصلی تأمین می‌گردد.

این آب در زمستان ذخیره ‌شده و در تابستان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ساخت آب‌انبار اصول تصفیه و عایق‌بندی کاملا رعایت شده است و تصفیه آب با استفاده از روش‌های فیزیکی و شیمیایی صورت می‌گیرد.



عناصر معماری ایرانی

طبق بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی به عمل آمده، هنر معماری ایران حدود ۱۰ هزار سال قدمت دارد. این هنر همواره در طول تاریخ در ارتباط با مسائل گوناگون دچار تغییر و تکامل شده است، به عنوان مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر هنر معماری ایرانی می‌توان به تغییرات مذهبی و جنگ‌های تاریخی اشاره کرد. شکوه معماری ایرانی به دلیل ویژگی‌هایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوسته و رعایت مسائل فنی و علمی در بنا است که در عناصر معماری ایرانی نمود پیدا کرده‌اند.

در این مقاله تلاش می‌کنیم که به معرفی برخی عناصر معماری ایرانی و دلیل به کارگیری این عناصر بپردازیم.

ساعت سردر

در دوران صفویه ساختمان‌های مهم شهری به ساعت‌های زنگ‌داری مزین بودند که با نواختن زنگ زمان را اعلام می‌کردند. در دوران قاجاریه و پهلوی به کار بردن ساعت سردر در ساختمان ها بیشتر رواج پیدا کرد.

مسجد جامع کرمان، مدرسه و مسجد مشیر السلطنه، مدرسه سپه‌سالار تهران و مسجد شاه‌چراغ از بناهایی هستند که دارای ساعت سردر می باشند.


اُرُسی

اُرُسی یکی از قدیمی ترین عناصر معماری ایرانی می باشد. ارسی پنجره مشبکی است که به جای گردش بر روی پاشنه ، بالا می‌رود و در اشکوب کوشک‌ها، پیشخوان و رواق ساختمان‌های سردسیر بسیار دیده می‌شود. نمونه‌های زیبای آن در خانه‌های قدیمی اصفهان ، کاشان ، یزد و تهران بسیار وجود دارد. در صنایع دستی به قطعه مشبک ساخته شده از چوب که نقش‌های زیبایی روی آن ایجاد شده است، ارسی می‌گویند. شاید همه با شنیدن اسم ارسی به یاد شیشه‌های رنگی خانه‌های قدیمی بیفتند اما حقیقت این است که ارسی می‌تواند شیشه رنگی نداشته باشد. در واقع ارسی می تواند شیشه داشته باشد یا نداشته باشد و شیشه های رنگی صرفا برای زیبایی و به عنوان تزیینات به ارسی اضافه می شود.


کوبه نه و مردانه

در زمان‌های قدیم که از زنگ خبری نبود، درب‌های ورودی خانه‌های قدیمی دارای دو لنگه بود و بر روی هر لنگه یک کوبه قرار داشت. شخصی که قصد ورود به خانه را داشت با به صدا درآوردن کوبه مخصوص خود جنسیت خود را اعلام می‌کرد.

کوبه‌های حلقه‌ای که صدای زیری داشتند مخصوص ن و کوبه‌های چکشی با صدای بم ، مخصوص مردان بودند.


آستانه

در پایین چهارچوب درب‌های ورودی خانه برآمدگی کوچکی وجود دارد که مرز بین فضای بیرونی و درونی را مشخص می‌کند. به هنگام بارش باران همین آستانه، سدی برای ورود آب به خانه بوده است.  آستانه درب در دوره‌های مختلف تاریخی اهمیت و ارزش خاصی داشته است.

سر در ورودی

در معماری ایرانی معمولا ورودی ها به کمک یک هلال جلو آمده مشخص می شدند. سر در ورودی علاوه بر نقش تزئینی حالت دعوت کنندگی به ورودی می دهد و به عنوان محافظی برای جلوگیری از ریزش برف در زمستان و تابش مستقیم آفتاب در تابستان می باشد.

دهلیز

فضای میان درب ورودی و خانه که معمولا به شکل راهرو است را دهلیز می‌گویند. دهلیزها بسته به وسعت خانه‌ها دارای اندازه‌های متفاوتی هستند و معمولا تزئینات چشم نوازی در آن‌ها دیده می‌شود.

هشتی

در لغت نامه دهخدا هشتی به آستانه و ورودی ساختمان گفته می‌شود. هشتی در معماری ایرانی فضایی سرپوشیده است که در میان کوچه و حیاط خانه ساخته می‌شود. در برخی خانه‌ها بلافاصله بعد از درگاه وارد هشتی می‌شویم و در برخی دیگر راهرو یا دهلیزی را برای رسیدن به آن پشت سر می‌گذاریم.

در خانه‌های مجلل تر، هشتی ورودی خدمه، اعضای خانه و مهمان‌ها را از هم جدا می‌کرد. در بعضی خانه‌ها هشتی فضای مشترکی بین چند همسایه بود و از آن برای گفتگو در زمان فراغت استفاده می‌کردند.

در هشتی سکوهایی برای نشستن تعبیه می‌کردند تا افراد از ایستادن در فضای هشتی خسته نشوند. برای صاحبان مشاغل که نمی‌توانستند در خانه از مشتریان خود پذیرایی کنند، هشتی فضای بسیار مناسبی به حساب می‌آمد. هشتی با تزئینات زیادی آراسته می‌شد و معمولا سوراخی در سقف برای تأمین نور در روز داشت. شب‌ها هم فانوس یا چراغ موشی فضای آن را روشن می‌کرد.

گودال باغچه یا باغ چال

در میان حیاط اصلی یا مرکزی باغچه ای پایین تر از سطح حیاط و یک طبقه در داخل زمین می‌ساختند با این کار مصالح موردنیاز ساخت‌وساز از خاک برداشت شده تأمین و دسترسی به آب قنات راحت‌تر می شد. در بناهای قدیمی که در اقلیم‌های خشک و کویری واقع شده اند وجود گودال باغچه کاملا مشهود است. خانه‌های تاریخی در کاشان و نائین همگی گودال باغچه را در خود جای داده‌اند.

ایوان

در بخش بیرونی بنا های ایرانی قسمتی وجود دارد که معمولا در مکانی بلندتر از محوطه اطراف قرار دارد. استفاده از این عنصر به زمان اشکانیان باز می‌گردد و در طول تاریخ شکل‌های مختلفی به خود گرفته و نقش نشیمن‌گاه افراد خانه را داشته است. ایوان‌ ها از سه طرف توسط ساختمان محدود می‌شوند و از طرفی دیگر به سوی حیاط باز هستند.


تالار

تالار محلی برای نمایش اوج هنر معماری در بناهای ایرانی است. بیشترین تزئینات در این فضا استفاده می‌شد تا تفاوت آن با سایر اتاق‌ها مشخص شود. مهمان‌های مخصوص معمولا در این فضا پذیرایی می‌شدند.

بهارخواب

فضای بدون سقفی که در مجاورت حیاط و در طبقات دوم به بعد قرار دارد بهارخواب نامیده می‌شود. در تابستان‌ها از این فضا برای خوابیدن و در زمان‌هایی که دیوارهای اطرافش سایه خوبی را در آن ایجاد می‌کند برای دور همنشینی استفاده می‌شود.

تابستان نشین

تابستان نشین‌ها در ضلع جنوبی خانه‌های قدیمی قرار دارند و در تابستان تابش مستقیم خورشید در آن‌ها دیده نمی‌شود. تالارها و ایوان‌های قسمت جنوب ساختمان بهترین نمونه تابستان نشین هستند. به دلیل نیمه باز بودن فضاهای تابستان نشین معمولا تزئینات زیادی در آن ها مشاهده نمی‌شود.

زمستان نشین

به طور کلی به هر فضایی که در ضلع شمالی ساختمان خانه قرار دارد زمستان نشین می‌گویند. این فضاها در زمستان از آفتابی که با زاویه مایل به درون اتاق‌ها می‌تابد، بهره می‌برند و گرم تر از قسمت‌های دیگر هستند.

بادگیر

به جرأت می‌توان بادگیر را یکی از مهم ترین عناصر معماری ایرانی دانست. بادگیر در معماری قدیم همان نقشی را بر عهده داشته که تهویه‌های امروزی بر عهده دارند. بادگیرها روی بام خانه‌ها، آب‌انبارها و دهانه معادن ساخته می‌شده‌اند.

بادگیرها به شکل برج‌های کوتاه و بلند چهارگوش هستند و در دیوارهای آن‌ها سوراخ‌هایی وجود دارد. تیغه‌ها و جدارهای درون بادگیرها از خشت یا ترکیب خشت و چوب ساخته شده‌اند. سالیان بس دراز، بادگیر یکی از اجزای مهم بناها در نواحی گرم و خشک ایران بوده است. هر بادگیر شامل برج‌های تهویه بر فراز ساختمان است.

آب‌انبار

آب انبار حوض یا استخر سرپوشیده ای است که برای ذخیره آب به کار می‌رود. این فضا در زیرزمین و در مناطق بیابانی و کویری ساخته می‌شده است و آب موجود در آب‌انبارها از طریق آب باران و جویبارهای فصلی تأمین می‌گردد.

این آب در زمستان ذخیره ‌شده و در تابستان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ساخت آب‌انبار اصول تصفیه و عایق‌بندی کاملا رعایت شده است و تصفیه آب با استفاده از روش‌های فیزیکی و شیمیایی صورت می‌گیرد.



آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها